شعبة تاریخ ادبیات
شعبة تاریخ ادبیات یکی از ساختارهای اوّلین و اساسی انستیتوت زبان و ادبیات به نام ابوعبدالله رودکی بوده، فعالیّت علمی و تحقیقاتیش را از سال های 30 و 40 عصر گذشته آغاز نموده است. در ابتدا آن در داخل ساختارهای مشترک، از جمله بخش بخش تاریخ و زبانشناسی (نوامبر 1933) ، بخش ادبیات و فلکلور (نوامبر 1040) و بعد به صفت شعبة مستقل «ادبیات کلاسیکی» (مارت 1951) عمل میکرد. از سال 2012 شعبة «تاریخ ادبیات» نام دارد.
در این فاصله وظیفۀ مدیری شعبۀ مذکور را آکادمیک عبدالغنی میرزایف، دکتر علم فیلالوژی ، پروفسور رسول هادیزاده، دکتر علم فیلالوژی ، عضو وابستۀ آکادیمی علم های تاجیکستان میرزا ملاّاحمد، نامزد علم فیلالوژی غیاثالدّین قادراو و دکتر علم فیلالوژی حاکم قلندریان به عهده داشتند. فعلاً به آن دکتر علم فیلالوژی ، پروفسور عبدالنبی ستارزاده راهبری میکند.
شعبۀ «تاریخ ادبیات» در آغاز تأسیس و سالهای بعدینه با تشبث آکادمیک آکادیمی علم های جمهوری تاجیکستان-عبدالغنی میرزایف با تحقیق ادبیات فارسی تاجیکی، خاصه ادبیات عصرهای 16 و ابتدای عصر 20، آثار نمایندگان آن، که کم آموخته شده بود، مشغول بود.
عبدالغنی میرزایف، که پس از جنگ بزرگ وطنی فعالیّت علمی خود را به انستیتوت تاریخ، زبان و ادبیات پیوسته بود، در سال 1944 دیوان سیّدای نسفی را چاپ نمود و توجّه ادبیاتشناسان را به ادبیات عصرهای 16-19 تاجیک جلب کرد.
او سال 1945 به صفت مدیر شعبۀ ادبیات انستیتوت تاریخ، زبان و ادبیات تاجیکی آکادیمی علم های ابحادجمهوری های شوروی سوسیالیستی به کار شروع نموده، در سال 1947 رئیس انستیتوت مذکور تئیین میشود.
عبدالغنی میرزایف رابطۀ انستیتوت را با مرکزهای دیگر علمی و خاورشناسان معروف ا. ه. برتلس، ا. س. برگینسکی، ا. ن. بالدیریف و مانند آنها بیشتر میکند و آنها را به همکاری و تربیۀ متخصصان جلب میسازد. او در این سال ها در تحقیق ادبیات فارسی تاجیکی پرثمر فعالیت میکند. مقالههای او «کمال و یک شرط مهمّ آموختن او»، «جامی و تحصیل علم و هنر»، «دستنویس های تازۀ یک مثنوی هلالی» و غ. به مسئلههای عمدۀ ادبیاتشناسی بخشیده شدهاند.
با وجود این توجّه عبدالغنی میرزایف بیشتر ادبیات عصرهای طر XVI-XIX بود. تا آن زمان محقّقان ادبیات فارسیزبان مخصوصاً، خاورشناسان به ادبیات عصرهای مذکور بیاعتنایانه نظر کرده، ارزش های آن دوره را نادیده میگرفتند. عبدالغنی میرزایف به طور جدّی به آموزش ادبیات عصرهای 16-19 مشغول شده، محقّقان دیگر را نیز به این مسئله جلب نمود و این مسئله منبعد از موضوع های اساسی بخش ادبیات انستیتوت زبان و ادبیات گردید.
پس از تألیف اثر عبدالغنی میرزایف «سیّدای نسفی و مقام او در تاریخ ادبیات تاجیک» مرحلۀ مهمی در تحقیق ادبیات دورۀ مذکور آغاز گردید. با تألیف این اثر خود عبدالغنی میرزایف نه تنها یک سیمای برجستۀ ادبیات عصر 17 تاجیک را کشف نمود و احوال و آثار، اندیشه و افکار، سبک و هنر ایجادی و مقام او را در ادبیات این دوره آشکار ساخت، بلکه چندی از مسئلههای عمدۀ نظری را نیز مطرح نموده، خصوصیت های مخصوص روند ادبی را در آن قرن ها معیّن نمود. با آوردن دلیل های فراوان از آثار سیّدا محقّق از جمله ثابت کرد، که ادبیات فارسی تاجیکی در این دوره به حیات مردم زحمتکش خیلی نزدیک شده، آرزو و آمال مردم، روزگار و اندیشههای کاسبان و هنرمندان را خیلی برجسته بیان نموده است. این اثر از جانب دانشمندان پسندیده شده، با تحریر و تکمیل دو مراتبه به زبان روسی نشر گردید.
در اثر دیگر خود «ملهم بخارایی» عبدالغنی میرزایف احوال و آثار شاعر همعصر سیّدا را، که او هم از اهل هنر بود، مورد تحقیق قرار داده است.
تشبث عبدالغنی میرزایف را در آموزش ادبیات عصرهای 16-19 ادبیاتشناسان دیگر، که بیشتر آنها در سال های گوناگون در بخش ادبیات انستیتوت زبان و ادبیات به نام رودکی کار کردهاند، ادامه دادهاند. منبعد خالق میرزازاده، ناصرجان معصومی، رسول هادیزاده، کمال عینی، میرزا احمداو، امیربیک ابیباو، ابوبکر ظهور الدین او، صدری سعدی یف، عثمان نظیراو و دیگران در تحقیق ادبیات این دوره و نمایندگان برجستۀ آن تحقیقات نظررس انجام دادند.
سال های 50-ام عصر 20 از دورههای خیلی پربار فعالیّت ادبیاتشناسی عبدالغنی میرزایف در انستیتوت زبان و ادبیات بود. رسالۀ باارزش او «بنایی»، که مؤلف در آن احوال و آثار نمایندۀ برجستۀ ادبیات این دوره کمالالدّین بنای را همهجانبه بررسی نموده، اندیشههای غیرعلمی و بیبنیاد یک گروه مؤلفان ازبک را در بارۀ مناسبت بنایی با نوایی و ادبیات و فرهنگ خلق ازبک فاش کرد و حقیقیت تاریخ را با دلیل های معتمد نشان داد. بیسبب نیست، که برای این اثر به عبدالغنی میرزایف عنوان دکتر علم فیلولوژی داده شد و آن به زبان روسی هم در ماسکو نشر گردید.
با سروری عبدالغنی میرزایف بخش ادبیات کلاسیکی به یک مرکز مهم ادبیاتشناسی تبدل یافته و در آن یک گروه محقّقان ورزیده تحقیقات انجام میدادند. بعداً این بخش ماه ژانویه سال 1958 بنیاد شعبۀ شرقشناسی و آثار خطّی آکادمی علم های تاجیکستان گردید. هرچند مرکز تدقیق ادبیات فارسی تاجیکی به شعبۀ شرقشناسی و آثار خطّی، که بعدا به انستیتوت شرقشناسی و آثار خطّی تبدیل داده شد، انتقال یافته بود، ولی در انستیتوت زبان و ادبیات نیز آموزش ادبیات پیشینه قطع نگردید.
سال 1967 در انستیتوت زبان و ادبیات بخش ادبیات کلاسیکی تأسیس یافت و بعداً بخش تاریخ ادبیات انستیتوت شرقشناسی و آثار خطّی دوباره به انستیتوت زبان و ادبیات انتقال شد.
یکی از مهمترین موضوع های تحقیقاتی، که بخش ادبیات پیشینه به نقشه گرفته بود، تألیف آچیرک های تاریخ ادبیات فارسی تاجیکی از زمان های قدیم تا ابتدای عصر 20 بود.
طوری که ذکر شد، راهبری این کار مهم دستهجمعی به عهدۀ رسول هادیزاده واگذار شده بود. از بس که تألیف تاریخ ادبیات فارس و تاجیک از زمان های قدیم تا عصر XI را خاورشناس معروف ا. ه. برتلس به انجام رسانیده بود و آن سال 1960 چون جلد اوّل «آثار منتخب» او چاپ گردید، ادبیاتشناسان تاجیک به این نتیجه رسیدند، که آن را به همان اصول ادامه دهند. با سعی و کوشش و راهبری ر. هادیزاده و اشتراک ادبیاتشناسان ورزیده و جوان تاجیک و قسماً شرکت خاورشناسان معروف ا. ن. بالدیریف، ا. س. برگینسکی، ا. برتلس و محمّدنوری عثماناو سلسلۀ آچیرک های تاریخ ادبیات فارس و تاجیک در عصرهای XI-XIX در 12 کتاب به انجام رسانده شد.
آچیرک های مذکور برای تألیف علمی تاریخ ادبیات فارس و تاجیک زمینه موهیا نمود. بنا بر این، شعبۀ ادبیات کلاسیکی انستیتوت زبان و ادبیات همراه شعبۀ ادبیات معاصر تألیف «تاریخ ادبیات تاجیک از زمان های قدیم تا امروز» را در 10 جلد به نقشه گرفتند. با سعی و کوشش و زحمت کارمندان شعبۀ ادبیات کلاسیکی 4 جلد «تاریخ ادبیات فارس و تاجیک از عهد باستان تا عصر 15» نوشته شد. ولی حادثههای جنگ شهروندی امکان ندادند، که این تحقیقات مهم به انجام رسانده شود.
بخش ادبیات کلاسیکی انستیتوت زبان و ادبیات مرکز هماهنگساز موضوع های تحقیقاتی ساحۀ ادبیات کلاسیکی بوده، در تربیۀ متخصصان ورزیده سهم کلان گذاشته است. هر سال ده ها رسالههای علمی ادبیاتشناسان جوان و ورزیدۀ جمهوری در جلسههای آن مورد بررسی قرار گرفته، برای چاپ و یا دریافت عنوان های علمی توصیه میگردند.
در سال های گوناگون ادبیاتشناسان زیادی در این مرکز کار کرده، به کمال رسیدهاند و امروز در مؤسسههای گوناگون علمی و تعلیمی جمهوری و کشورهای خارجی کار و فعالیت دارند. دکترهای علم فیلولوژی، پروفسورها عثمان کریماو، نجمی سیفییف، احمد عبداللهاف، نامزدهای علم فیلولوژی جمعه بای عزیزقولاو، عصمتالله هدایتاو، سعیدعمر سلطاناو، عبدالرشید صمداو، قمچین چلّهیف، نظیره کرامتولّایوه، تحفه بایمتاوه، زلفیه حسناوه، اسرار بابایف اینچنین خاصیت ولیخوجهیوه، حامد صمداو از همین زمرهاند. همچنین در سال های گوناگون ادبیاتشناسان عبدالمنّان نصرالدیناف، یوسفجان سلیماو، س. میرسیداف، عسکر اکرماو، امینه صاحباوه و دیگران در این بخش کار کردهاند.
بخش ادبیات کلاسیکی با مرکزهای گوناگون علمی جمهوری و خارجی همکاری و رابطه دارد. کارمندان بخش رسول هادیزاده، انصار افصحاو، نوروز سرکاراو، معظّم دلاوراف سال های زیاد با انستیتوت خاورشناسی آکادمی علم های شوروی همکاری نموده، در تهیه و نشر متن علمی و انتقادی «شاهنامه» فردوسی و تهیۀ «لغتنامه» «شاهنامه» شرکت ورزیدند. حالا بخش با «بنیاد ایرانشناسی»، «دانشنامۀ ادب فارسی»، «دائر ة المعارف بزرگ اسلامی» در تهران، «مرکز فردوسیشناسی» در مشهد رابطه و همکاری دارد.
رابطههای بینالمللی بخش ادبیات کلاسیکی سال های آخر ثمرۀ خوب میدهد. کتاب رسول هادیزاده «حلاج عشق»، که به زندگی و اندیشۀ منثور حلاج بخشیده شده است، در مشهد به طبع رسید. تذکرۀ «یاد یار مهربان» (مرتّب م. ملاّاحمداو، تهران، 2001، 860 ص .) در ادبیاتشناسی ایران خوب پذیرفته شد. در مجلّههای علمی «ایرانشناخت»، «آشنا»، «نامۀ پارسی»، «خراسانپژوهی» چندین مقالۀ کارمندان علمی بخش رسول هادیزاده، میرزا ملاّاحمداو، فریدون هادیزاده به طبع رسیدند. در «دانشنامۀ ادب فارسی» (تهران، ویراست دوّم، 2002) دهها مقالههای کارمندان بخش نشر گردیدند.
کارمندان علمی بخش رسول هادیزاده، میرزا ملاّاحمداو، فریدون هادیزاده، مظفّر محمّدیاف در همایش های بینالمللی علمی، که سال های آخر در شهرهای مسکو، تهران، مشهد، نیشاپور، اراک و امثال این ها برگزار گردیدند، سخنرانی های علمی کردند. تنها در سال 2003 آنها در چهار همایش علمی، که در شهرهای گوناگون ایران برگزار شده بودند، شرکت و سخنرانی کردند. این همه از وسعت همیشگی همکاری های بینالمللی کارمندان بخش ادبیات پیشین شهادت میدهند.
درک ضرورت به طور اصولی و علمی، با بینش نو و نظر نو تحقیق و تألیف نمودن تاریخ ادبیات فارسی تاجیکی و تعلیم آن در دایرههای علمی و دانشگاهی تاجیکستان در نیمۀ اوّل سال های 80-ام سدۀ XX آغاز گردیده، در دوران بازسازی و آشکاربیانی آشکارتر و عمومیتر شد. محض در همین دوره شعبه تألیف و نشر سلسلۀ آچیرک ها عاید به ادبیات فارسی تاجیکی را در 12 جلد به عهده گرفته بود. امّا جنگ تحمیلی شهروندی در سال های 90 و کوچ بستن بعضی از خادمان امکان نداد، که این طرح عملی گردد.
با درک ضرورت فوقالعادۀ نوشتن تاریخ مکمّل علمی و اصولی ادبیات فارسی تاجیکی از دوران باستان تا زمان استقلال دولتی پرزیدنت محترم جمهوری تاجیکستان امام علی رحمان در سخنرانی به مناسبت روز زبان دولتی 5 اکتبر 210 از جمله به آکادمی علم های جمهوری تاجیکستان سپارش دادند، که «کتاب تاریخ ادبیات تاجیک تهیه و نشر کرده شود».
خادمان شعبه با جلب دانشمندان و استادان دانشگاه و دانشکدههای جمهوری و خارجی از جمله آکادمیک ها ناصرجان سلیمی، کرامتالله عالماو، عضوهای وابستۀ آکادیمی علم های جمهوری تاجیکستان -میرزا ملاّاحمداو و نظامالدّین زاهدی، دکتران علم فیلولوژی سبحان امیرقولاو، شریفموراد اسرافیلنیا، بدرالدین مقصوداو، صدری سعدییف، حاکم قلندریان، مطلوبۀ میرزایفنوس، نامزدهای علم ولی صمد، شمسالدّین محمّدیاف، علی خراسانی، انزورت ملکزاد، بابیک رحیمی، بایمراد شریفزاده، مبشّر اکبرزاد و دیگران به تهیه و تألیف «تاریخ ادبیات فارسی تاجیکی (از زمان باستان تا ابتدای سدۀ 20)» را در شش جلد با راهبری د. ا. ف. ، پروفسور عبدالنبی ستارزاده نوشتند. جلد اوّل آن «ادبیات دورههای باستان، عربیزبان و عصرهای IX-VIII سال 2019 در نشریات «دانش» در حجم 629 صحیفه به نشر رسید. جلدهای دیگر آماده به چاپ میباشند.
شعبۀ تاریخ ادبیات از سال 2021 موافق لایحۀ «دانشنامۀ ادب فارسی تاجیکی» فعالیت دارد. دانشنامۀ مذکور در 5 جلد به طبع خواهد رسید.
در نزد شعبه سه محفل علمی: «بیدلخوانی»، «سخنسنجی» و «بخش ادبیاتشناسی» فعالیت دارند، که متّصل برگزار گشته، مسئلههای مبرم علمی را مطرح مینمایند.